اعجاز اقتصادی قرآن، آموزهها یا نظامهایی از آموزههای اقتصادی قرآن است که بشر هیچگاه نمیتواند بدون بهرهگیری از دین به آن سطح برسد.
از اینرو قابل تحدی نیز میباشد.معارف قرآنی در هرکدام از قلمروهای عمده اقتصادی اسلام، از قبیل جهانبینی اقتصاد قرآنی، ایدئولوژی اقتصاد قرآنی، فلسفه اقتصاد قرآنی، مبانی ارزشی اقتصاد قرآنی، سازوکارهای اقتصاد قرآنی و… به تنهایی میتواند موضوعی برای تحقیق اعجاز اقتصادی باشد. به نظر میرسد بدون ملاحظه این نگاه تفکیکی به قلمروهای متنوع اقتصاد قرآنی بحث از اعجاز اقتصادی قرآن ناتمام باشد.
این تحقیق به بررسی سه کتاب مرتبط با اعجاز اقتصادی قرآن پرداخته: ۱) «الاعجاز الاقتصادی للقرآنالکریم، دکتر رفیق یونسالمصری»؛ ۲) «الاعجاز الاقتصادی فی القرآنالکریم ـ دراسةتاصیلیة تطبیقیه ـ تألیف دکتر اسامه السید عبدالسمیع، استاد دانشکده شریعت و قانون دانشگاه الازهر مصر»؛ ۳) «المنظومة المعرفیة لآیات الربا فی القرآنالکریم «نموذج للاعجاز القرآنی فی المجال الاقتصادی، اثر دکتر رفعت السید العوضی».
واژههای اصلی: قرآن، اقتصاد، اعجاز اقتصادی، اعجاز علمی.
مقدمه
قرآنکریم مشتمل بر معارف گوناگون در حوزههای مختلف اعتقادی، اخلاقی و عملی است که در ساحتهای متعددی از جمله فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اجتماع، تربیت و… آموزهها و معارفی را برای سعادت انسانها به ارمغان آورده است. بدون تردید بخش قابل توجهی از آیات قرآن به پدیدههای هستی و راهنمایی انسانها در تدبیر امور آنها اختصاص یافته و سعادت دنیا و آخرت آنان را تضمین نموده است (رفیعی محمدی، ناصر، سیر تدوین و تطور تفسیر علمی قرآن/ ۱۴).
از گذشته تا به امروز مفسران و دانشمندان اسلامی در ابعاد متنوع تفسیر علمی، اظهارنظر کرده و تلاش کردهاند تا به مدد کشفیات و یافتههای علمی به تفسیر آیات قرآن بپردازند.تفسیر علمی که در میان اندیشمندان اسلامی با موافقتها و مخالفتهایی مواجه شده است، امروزه دغدغه ذهنی بسیاری از متفکران را به خود جلب کرده و روز به روز به علاقهمندان آن افزوده میشود. آنچه در سالهای اخیر به دامنه مباحث علم و دین افزوده گشته، موضوع اعجاز علمی قرآن است که به ویژه به عرصه اقتصاد نیز کشیده شده و مدعی است نه تنها قرآن حاوی مطالب علمی میباشد بلکه این معارف در عرصه اقتصاد نیز قابل تحدی و اعجاز می باشد.
این نوشتار در ضمن چند گفتار به مفهوم اعجاز اقتصادی و گونههای آن پرداخته و پس از آن چند کتاب مدعی اعجاز اقتصادی قرآن را مورد بررسی قرار داده است.
اول: مفهومشناسی
الف. اعجاز
واژه معجزه از مصدر اعجاز مشتق از ریشه ثلاثی مجرد «ع ج ز» است که به معنای درماندگی، ناتوانی و نیز انتهای هر چیز است (ابن فارس، احمد، مقاییس اللغة، ۴/۲۳۲). اعجاز در اصطلاح علم کلام و تفسیر، کار شگفت و امری خارق عادت است که پیامبران الهی به رغم قوانین عادی و جاری طبیعت به منظور اثبات ادعای رسالت خدایی خویش انجام میدهند. اموری که آدمیان عادی از انجام مانند آن در ماندهاند. (سعیدی روشن، محمد باقر، معجزهشناسی/ ۱۸)
در مجموع تعاریف و ویژگیهای یاد شده برای معجزه در کلام اندیشمندان و بزرگانی همچون: (سیوطی، جلال الدین، الاتقان/۳۸)؛ (تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۶۱)؛ (فخر رازی، تلخیص المحصل/ ۳۵۰)؛ (علامه حلی، ارشاد الطالبین/ ۳۰۶)؛ (طوسی، خواجه نصیرالدین، کشف المراد فی شرح تجریدالاعتقاد/۲۷۵)؛ (علامه بلاغی، محمد جواد، آلاء الرحمان فی تفسیر القرآن/۳)؛ (خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن/۴۳) میتوان نتیجه گرفت که در تحقق معجزه ۶ شرط لازم است:۱٫ به خواست و عنایت خدا صورت گیرد؛۲٫ به دست مدعی نبوت آشکار شود؛۳٫ به گونهای باشد که نشانه صدق ادعای پیامبر باشد؛۴٫ خارق عادت باشد؛۵٫ دیگران از انجام آن عاجز باشند و قابل تعلیم و تعلم نباشد؛۶٫ همراه تحدّی بوده و از معارضه سالم بماند. (شاهد، رئیس اعظم، اعجاز قرآن از دیدگاه مستشرقان/۵۱)
به عبارت دیگر در معجزه سه حیثیت وجود دارد:اول) جهت معجزهگر [که] باید مدعی منصب الهی و تحدی کننده باشد و هدف او هم اثبات امر محال نباشد؛دوم) جهت معجزه [که] باید خارق عادت بوده و گواه صدق ادعا باشد و از امور شرّ هم نباشد؛سوم) جهت مخاطبان معجزه [که] باید از آوردن مثل آن معجزه، ناتوان باشند. (رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن،۱/۶۳).
ب. قلمرو تحدی قرآن
مبارزه طلبی قرآن سه نوع شمول دارد:۱٫ شمول افرادی؛ یعنی اگر همه افراد جمع شوند نمیتوانند مثل قرآن را بیاورند و شامل همه افراد موجود، اعم از انس و جن و حتی آیندگان نیز میشود (اسراء/۸۸)؛۲٫ شمول زمانی؛ یعنی این دعوت و تحدی از صدر اسلام شروع شده و تا قیامت ادامه دارد. (بقره/۲۴)؛۳٫ شمول احوالی؛ یعنی در هیچ حالی و در هیچ زمینهای نمیتوان مثل قرآن را آورد.
علامه طباطبایی و آیت الله معرفت معتقدند که تمامی ابعاد قرآن معجزه است ولی با اختلاف مخاطبان متفاوت است. برای مثال قرآن معجزه ادبی برای ادیبان، معجزه سیاسی برای سیاست مداران و معجزه حکمت برای حکیمان است. (ر.ک: طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ۱/۵۷ـ ۶۷؛ معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، ۴/۲۳ و ۱۳۴؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن،۱/۷۰ و ۷۷).
آیت الله خویی نیز همه ابعاد را نشانه اعجاز قرآن میداند، اما آن را منحصر به مخاطبان عرب یا اهل فن و علم خاص نمیکند. (ر. ک: خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن/۴۳ـ۹۱).
ج. اعجاز علمی قرآن
برای اعجاز علمی قرآن تعاریف ذیل ذکر شده است:۱٫ رازگویی علمی آیات قرآن، به این معنی که قرآن مطلبی علمی را که قبلاً کسی از آن اطلاع نداشته، بیان نماید به طوری که مدتها بعد از نزول آیه، علمی بودن آن کشف شود آن هم به گونهای که با وسایل عادی که در اختیار بشر عصر نزول بوده قابل اکتساب نباشد؛
۲٫ اِخبار غیبی آیات قرآن، به این مفهوم که در هنگام نزول آیه کسی از آن اطلاع نداشته باشد و پس از خبر دان قرآن، همان محقق شود. (رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن،۱/ ۸۵).شاید بتوان تعریف سوم و چهارمی نیز از اعجاز علمی قرآن بیان نمود و آن اینکه:۳٫ آموزههایی که بشر هیچگاه نتواند بدون بهرهگیری از دین به آن دست یابد.۴٫ آموزههایی که نظامهایی است که این نظامها قابل دسترسی برای بشر نبوده و بلکه قابل تحدی نیز میباشد.
از چهار تعریف بالا، دقیقترین تعریف در اعجاز علمی قرآن در حوزه علوم انسانی، تعریف چهارم است، چرا که نگاه جامع و دقیق اسلام ـ که مبتنی بر علم و حکمت الهی نسبت به ظرفیتها و ویژگیهای حیثیات انسانی است ـ نسبت به انسان و ابعاد وجودی او، مستلزم طراحی بهترین الگوی جامعِ سعادت آفرین در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، تربیتی و… است. این مجموعه نظاممند علاوه بر اینکه نشاندهنده وحیانی و الهیبودن آموزههای قرآنی و اسلامی است، میتواند به عنوان معجزه قرآنی نیز ارائه گردیده و بدان تحدی صورت پذیرد.
از دیگر وجوه قابل تحقیق و بررسی در تعریف اعجاز علمی قرآن، کارآمدی نظریهها و آموزههای قرآنی در عرصه اجرا و میزان بالای عملیاتی شدن آنها است؛ یعنی علاوه بر اینکه آموزههای قرآن در مقام نظر، تئوری و طراحی قابلیت تحدی را دارد، کارآمدی این نظریهها نسبت به سایر نظریهها و مکاتب فکری قابل بررسی و مقایسه و احتمالاً قابل تحدی باشد.
د. اعجاز اقتصادی قرآن
در مورد اعجاز اقتصادی قرآن در سالهای اخیر کتابهای متعددی نوشته شده است که بیشتر به مصادیق اعجاز پرداختهاند که در بخش دوم مقاله به برخی از آنها پرداخته میشود، اما نگاهی نظری و مفهومی به این مقوله میتواند در تبیین بیشتر موضوع راهگشا باشد.
دکتر اسامه السید عبدالسمیع،اعجاز اقتصادی را اینگونه تعریف میکند: «ارائه روش جامع اقتصادی که هم زمان مصالح فرد و جامعه را به شکل متوازن در دنیا و آخرت تأمین نماید به نحوی که بشر در طول تاریخ و در همه زمانها از آوردن شبیه آن عاجز باشد.» (ر.ک: اعجاز الاقتصادی فی القرآن الکریم/ مقدمه).با توجه به مباحث گذشته پیرامون اعجاز علمی، چند تعریف از اعجاز اقتصادی قابل تصویر است:
۱٫ مقصود از اعجاز اقتصادی قرآن وجود قوانین و مفاهیم اقتصادی در قرآن، قرنها قبل از تدوین علم اقتصاد و نوعی رازگویی علمی آیات قرآن است به این معنی که مطلبی علمی را که قبل از نزول آیه کسی از آن اطلاع نداشته قرآن بیان نماید به طوری که مدتها بعد از نزول آیه، آن مطلب علمی کشف شود و این مسأله علمی طوری باشد که با وسایل عادی که در اختیار بشر عصر نزول بوده قابل اکتساب نباشد؛
۲٫ آموزههایی اقتصادی که بشر همواره نتواند بدون بهرهگیری از دین به آن سطح برسد و تضمینکننده سعادت دنیوی و اخروی بشر باشد؛۳٫ قرآن حاوی نظامهایی از آموزههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که این نظامها قابل دسترسی برای بشر نبوده و بلکه قابل تحدی نیز میباشد.
دوم: گونههای اعجاز اقتصادی قرآن
۱٫ اعجاز درون قرآنی و اعجاز برون قرآنی اقتصادی
در اعجاز درون قرآنی اقتصادی، آموزهها و نظامهای اقتصادی قرآن در محدوده آیات قرآن و سورهها و تمامی قرآن بررسی میشود، اما در اعجاز اقتصادی برون قرآنی به بررسی این نکته پرداخته میشود که آیا کلیّت معارف اقتصادی قرآن از نگاهی بیرونی حاوی اعجاز میباشد یا خیر؟
دو نمونه مصداق از اعجاز برون قرآنی:
الف) تأثیر قرآن بر تحولات اقتصادی و اجتماعی صدر اسلام و تغییراتی که نسبت به اقتصاد دوران جاهلیت به همراه داشته است میتواند به عنوان یکی از مصادیق اعجاز قرآن مورد بررسی قرار بگیرد. در این فرض ادعا میشود که آنچه مفاهیم و آموزههای قرآنی در تغییرات جهان بینی و ایدئولوژی مسلمانان صدر اسلام و به تبع آن تحولاتی که در نظام تولید، توزیع، مصرف، نظام مالیاتی، نقش و جایگاه حکومت در صدر اسلام، نظارت و کنترل اقتصادی، قانونگذاری و تعیین ضوابط، گسترش و توسعه اقتصاد بخش خصوصی و تعاونی، افزایش مشارکت، تجهیز بهینه منابع انسانی، تجهیز منابع مالی و سرمایهگذاری و… به وقوع پیوست به شکلی اعجازگونه وضعیت اقتصادی مسلمانان را در خلال کمتر از ۴ دهه به استانداردهای بسیار قابل قبولی ارتقاء داد. این مسأله اگرچه با تعبیر اعجاز اقتصادی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما از محتوای ادبیات بسیاری از اندیشمندانی که پیرامون اقتصاد صدر اسلام قلم زدهاند، این معنا فهمیده شده و از کارآمدی فوق العاده اقتصاد صدر اسلام پرده بر میدارد.
ب) نظام اقتصادی قرآن میتواند با آموزهها و نظام اقتصادی سایر ادیان آسمانی مقایسه شود تا ضمن درک وحدت همه ادیان در ارائه این مفاهیم، از قدرت و جامعیت بیشتر آموزههای قرآنی و کمال دین اسلام نسبت به سایر ادیان در این باره پرده برداشت و از این رهگذر به جایگاه والای آموزههای اقتصادی قرآن و احتمالاً به اعجاز آن پی برد. این مقایسه بین دین اسلام و سایر ادیان بزرگ از جمله بودا، کنفوسیوس، شینتوئیسم و… نیز قابل تصور است.
۲٫ اعجاز اقتصادی قرآن در گزارههای انشایی و اخباری
بخشی از آموزهها و نظامهای اقتصادی قرآن از سنخ گزارهها و آموزههای انشایی است که حاوی بایدها و نبایدها و یا هنجارها و ارزشهاست. عمده معارف مرتبط با چهار حوزه ایدئولوژی اقتصاد دانی، مبانی و اهداف نظام اقتصادی قرآنی، گزارههای اقتصاد دستوری و نظام فقهی ـ حقوقی اقتصاد قرآنی در این فضا قابل تصویر است. از سویی دیگر بخش دیگر معارف قرآنی ناظر به گزارههای اخباری یا همان گزارههای ناظر به هستها و نیستها و تبیین واقعیتهای اقتصادی است.
اغلب معارف مرتبط با حوزه جهانبینی اقتصاد قرآنی، فلسفه اقتصاد قرآنی، گزارههای اقتصادی اثباتی قرآنی و نیز تبیین ساختارهای اقتصادی، در این بخش جای میگیرد. تبیین حوزههای فوق و اثبات آنها مجال دیگری میطلبد، اما آنچه در این مجال قابل ذکر است، آن است که اجمالاً، هم در بخش گزارههای اثباتی و هم گزارههای انشایی معارف فراوان قابل ذکری وجود دارد که میتواند محل بحث در اعجاز اقتصادی قرآن بوده که نگاه استقلالی به هر کدام میتواند عرصههای نوینی را برای محققان فراهم نماید. (خورشید احمد، مطالعاتی در اقتصاد اسلامی، مقاله دکتر انس زرقاء/۲۷ـ۲۰؛ حسینی کوهساری، سید مفید، روششناسی مطالعات اقتصاد اسلامی، با تأکید بر مطالعات قرآنی، شماره ۴).
۳٫ اعجاز اقتصادی آموزهها و اعجاز نظام اقتصادی قرآن
در مطالعه معارف اقتصادی قرآن گاه مطالعه و بررسی آموزههای اقتصادی قرآن محل بحث و بررسی است همانگونه که بسیاری از تحقیقات انجام شده تاکنون از این منظر به قرآن نگریستهاند و حتی عمده تلاشهای صورت گرفته در خصوص اعجاز اقتصادی قرآن معطوف به تک آموزههای قرآن بوده است. در این نگاه، بیشتر از آنکه به پیوندهای بیرونی آیات با یکدیگر توجه شود به محتوای درون آیه توجه شده و تلاش جدی برای یافتن انسجامهای بین آیات صورت نمیگیرد، اما در رویکردی دیگر صرفاً به مضامین درون آیهای بسنده نشده و آیات قرآن در مجموعهای نظاممند و شبکهای و به دنبال انسجامهای هرچه بیشتر میباشد. (شهید صدر، اقتصادنا/ ۳۰۸؛ ر.ک: دادگر، یدالله، نگرشی بر اقتصاد اسلامی/ ۸۱ ـ۸۷).
یافتن انسجامهای درون قرآنی از یک سو منوط به ملاحظه لایههای متعدد مفهومی پیرامون هر آیه است، که عبارتند از: ارتباطات صدر و ذیل آیه تا ارتباط بین آیات قبل و بعد (نگاه سیاق محور)؛ ارتباط بین آیات یک سوره (نگاه سوره محور) تا ارتباط بین سورهای متقارب و قرین یا گروههای سورهای و در نهایت ارتباط بین همه سورههای قرآن.
از سوی دیگر یافتن انسجامهای درون قرآنی منوط به ملاحظه ارتباطات بین مفاهیم و مضامین در حوزههای مختلف معنایی است. این ارتباطات میتواند از ارتباط مفاهیم اقتصادی با یکدیگر و ارتباط بین حوزه اقتصاد و حوزههای دیگر از قبیل سیاست، فرهنگ، اجتماع، تربیت و… معنا یابد. وجه کاملاً متعالی این رویکرد، یافتن تعامل بین نظامات اجتماعی قرآن و شبکهای دیدن همه نظامهای قرآنی است. با توضیح مختصر یاد شده معلوم میگردد که رویکرد انجام محور، رویکردی تعمیقپذیر است و در همه لایهها و عمقها خود میتواند مفید باشد.مطالعات اعجاز اقتصادی در هر رویکرد قابل تصور است، اما به نظر میرسد مجال وسیعی فراروی این دست از مطالعات با رویکرد نظام محور و انسجام محور وجود دارد.
۴٫ اعجاز اقتصادی قرآن به اعتبار قلمروهای متعدد اقتصاد
همانگونه که اقتصاد میتواند قلمروهای متعددی داشته باشد، قلمروهای متعددی هم برای اقتصاد اسلامی و اقتصاد قرآنی نیز قابل تصویر است. مطالعه و بررسی اعجاز اقتصادی قرآن با تعاریف قبلی از اعجاز اقتصادی در هریک از قلمروهای مذکور میتواند موضوعی برای تحقیق و بررسی باشد. قلمروهای عمده اقتصاد اسلامی عبارتند از: جهانبینی اقتصاد قرآنی، ایدئولوژی اقتصاد قرآنی، فلسفه اقتصاد قرآنی، مبانی ارزشی اقتصاد قرآنی و سازوکارهای اقتصاد قرآنی. این قلمروها با اعمال دقتهایی میتواند توسعه یا تضییق یابد، اما مهم آن است که بدانیم نوع مطالعه و بررسی هرکدام از این عرصهها روشهای خاص خود را داشته و منسجم کردن هر کدام از این قلمروها، نوآوریهای بیشتری را میتواند به همراه داشته باشد.
به نظر میرسد عدم تفکیک قلمروی بحث در اقتصاد اسلامی به ویژه اقتصاد قرآنی و پراکندگی موضوعات و مباحث، روند توسعه مطالعات اقتصاد قرآنی را کند کرده و امکان ارزیابی و مدیریت مطالعات را ضعیف میکند. (هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام/ ۴۴ـ۴۵؛ احمد علی، یوسفی، ماهیت ساختار اقتصاد اسلامی/۱۱۲ـ۱۰۹؛ مطهری، مرتضی، مسأله شناخت/۱؛ شهید صدر، اقتصادنا/۳۶۵؛ منذر تحف، مطالعاتی در اقتصاد اسلامی، مترجم، مهدوی/۲۳؛ نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی؛ هادوینیا، امکان و ضرورت و جایگاه اقتصاد اسلامی با نگرشی تطبیقی بر اقتصاد کلاسیک، اقتصاد اسلامی).
اهمیت توجه به قلمروهای مطالعات اقتصاد قرآنی وقتی بیشتر میشود که کشف رابطه و نحوه تعامل هر کدام از این قلمروها با یکدیگر، خود موضوع مستقلی برای تحقیق و مطالعه باشد. این نوع مطالعه به کشف نظام و شبکه اقتصاد قرآنی بسیار کمک میکند.
یک مثال میتواند نحوه تعامل و رابطه قلمروهای اقتصاد قرآنی و در عین حال کیفیت ارتبطا بایدها و هستها در اقتصاد اسلامی را روشن سازد. در این مثال در عین تفکیک قلمروهای بحث، نحوه ارتباط این قلمروها نشان داده شده که میتواند الگویی برای نگاه استقلالی به قلمروهای اقتصاد قرآنی در عین شبکهای دیدن آنها باشد:
توحید افعالی یکی از عناصر «جهانبینی اسلامی» از دیدگاه قرآنکریم میباشد. مهمترین پیام این عنصر موثریت خداوند است. از جلوههای مهم موثریت خداوند، تأثیرگذاری در هدایت و کمالبخشی به انسانها در قالب دخالت تشریعی خداوند است. این دخالت در قلمرو ایدئولوژی اسلامی قرار گرفته و با مجموعهای از بایدها و نبایدها سامان مییابد.
موثریت خداوند در کنار حکمت الهی، انسانی را به منصه ظهور میرساند که خلیفه الهی بوده (مبانی فلسفی اقتصاد) و از اینرو، آزادی محدود یا آزادی همراه با مسئولیت (مبانی ارزشی اقتصاد) و همراهی حق و تکلیف را برای انسان به ارمغان میآورد. مبانی فلسفی و ارزشی مزبور زمینه مساعدی را برای طرح نظریه ضرورت تعاون در اقتصاد اسلامی در کنار فرد و دولت فراهم میکند. این تربیت و هدایت گاه به صورت فردی و گاه به صورت جمعی پیگیری میشود. اعتقاد به آنچه در تعالیم قرآنی که به سامان دادن مبانی فلسفی و ارزشی اقتصاد قرآنی میپردازد، میتواند تأمین کننده بعد فردی این تربیت و هدایت باشد، اما تأکید بر اهمیت نقش دولت به عنوان مهمترین نهادی که اراده جمعی افراد یک اجتماع در آن تبلور یافته است، بعد اجتماعی این تربیت و هدایت را سامان میدهد (اقتصاد دستوری؛ مردم دخالت دولت).
البته این مهم میتواند با تشکیل سازمانها و انجام راهکارهای مناسب جهت ایجاد انگیزش داوطلبانه به اجرا در آید. علاوه بر این، دولت طبق اصل «ضمان اعاله» وظیفه دارد در جهت تأمین معیشت مناسب و ایجاد امکانات برای فعالیتهای اقتصادی آنان حرکت نماید که تمامی این امور خود، نمونههایی از نقش دولت در تحقق سیستم تعاون میباشد. (هادوی نیا، علی اصغر، امکان، ضرورت و جایگاه اقتصاد اسلامی، مجله اقتصاد اسلامی، پاییز ۱۳۸۵، جلد ۲۳).
گفتار سوم: بررسی چند کتاب در اعجاز اقتصادی قرآن
در مورد اعجاز اقتصادی قرآن در دهه اخیر کتابهای متعددی نوشته شده است که هر یک دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود می باشند. در این بخش از مقاله سه کتاب ذیل مورد بررسی قرار گرفته که به برخی از نقاط ضعف آنها نیز اشاره میگردد.
۱) کتاب الاعجازالاقتصادی للقرآن الکریم/ دکتر رفیق یونس المصری، دارالقلم، دمشق، سوریه، ۱۴۲۶ هـ. ۲۰۰۵ م.
در این کتاب مواردی به عنوان مصادیق اعجاز علمی ذکر گردیده است:
۱٫ اصلیترین مشکل اقتصادی از منظر عالمان اقتصاد، کمیابی است، اما از نگاه قرآن اصلیترین مشکل، ظلم انسانها و کفران نعمت الهی است. (شهید صدر، اقتصادنا/ ۳۴۷و۶۷۳) چرا که (… إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ)؛ «… قطعاً، انسان بسى ستمگر و بسیار ناسپاس است»، (ابراهیم/۳۴).
محمد قطب نیز مشکل اصلی را رفتارهای انسانی مخالف سنتهای الهی میداند. (حول التاصیل الاسلامی للعلوم الاجتماعیه/۱۴۲) اگرچه اصل کمبود و کمیابی در منابع اسلامی پذیرفته شده است و بدان تصریح شده است (إِنَّا کُلَّ شَیٍْ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ)؛ «در حقیقت، ما هر چیزى را به اندازه آفریدیم»، (قمر/۴۹) (… قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیٍْ قَدْرًا)؛ «به یقین، خدا براى هر چیزى اندازهاى قرار داده است»، (طلاق/۳) و این مسأله حتی نزد افراد ثروتمند نیز وجدانی است چرا که خواستههای آنان بیشتر از منابع و امکاناتشان است، اما مشکل اساسی و مبنایی اقتصاد در این نکته نبوده بلکه در نحوه تعاملات انسانی با امکانات و منابع است(یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۲۴ – ۳۳).
۲٫ تعریف رشید و سفیه و نهی از سفاهت، اسراف و تبذیر و بذل جد و جهد برای مصالح عمومی و دستور به آمادهسازی و تربیت فرزندان برای رسیدن به جایگاه انسان اقتصادی، رشید و دعوت به اصلاحگری در اموال و حسن اداره آن، قبل از ظهور علم اقتصاد (یونسالمصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۳۳ـ۴۳).
۳٫ اهتمام به سود و منفعتطلبی (وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ…)؛ «و به ثروت یتیم نزدیک نشوید، جز به آن (روشى) که آن نکوتر است…»، (اسراء/۳۴).احسن یعنی اعظم ربحا، اعجل ربحاً، اعظم ایراداً (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/ ۴۷ـ۴۹).
۴٫ اشاره به سیاست حداقل کردن ضرر و خسارت در قرآن
خداوند در این آیه (… حَتَّى إِذَا رَکِبَا فِی السَّفِینَةِ خَرَقَهَا…)؛ «تا وقتى سوار کشتى شدند، (معلّم) آن را شکافت»، (کهف/۷۱) اشاره میکند که برای جلوگیری از ضرر بیشتر، ضرر کمتر را باید پذیرا شد و در آیه ۷۹ همین سوره با صراحت بیشتری به این مسأله میپردازد (أَمَّا السَّفِینَةُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْبًا)؛ «امّا [آن] کِشتى، پس از آنِ بینوایانى بود که (با آن) در دریا کار مىکردند؛ و خواستم آن را معیوب کنم، در حالى که آن طرفِ آنان سلطانى بود که هر کشتى (سالمى) را به ستم مىگرفت».
این اصل در فقه و قواعد فقهی با عناوین مختلفی هم چون «اصلاح المال بافساد بعضه لسلامة باقیه»، «اخف الضررین» و «اهون الثّرین» شناخته میشود و در اقتصاد و مدیریت و امور نظامی به سیاست حداقل کردن ضررها معروف است. این اصل به صورت مثابه قابل تطبیق بر اصل حداکثر کردن سود نیز میتواند باشد (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۵۰ـ۴۵).
۵٫ اهتمام ویژه به صبر در تحقق اهداف و آرمانها بویژه در توسعه و پیشرفتهای مادی
نظریات متعدد اندیشمندان غربی پیرامون توسعه و پیشرفت با ابعاد روانشناختی و جامعهشناختی انسانی، ارتباط کاملی برقرار نکرده لذا در موارد متعددی بدون توجه به ابعاد تربیتی و روحی انسان راهبردها و راهکارهایی را مطرح مینمایند که متأسفانه به علت همین بیتوجهی گاه به یأس و نا امیدی و تنبلی و کسلی نیز دامن زده میشود.
از منظر قرآن، پیشرفت و توسعه نیازمند صبر و تحمل مشقت و سختیها در مسیر پیشرفت و کمال است. البته لازم به ذکر است که صبر از منظر قرآنی، صبر ایجابی و واقعبینانه است و آفت و مشکلات صبرِ به معنای منفی را به دنبال ندارد. قرآن صبر را به عنوان یکی از عوامل موفقیت چه در اقتصاد متعارف و چه در اقتصاد علمی به شمار آورده و توجه به ابعاد انسانی و اخلاقی اقتصاد را جزء لاینفک سیاستهای اقتصادی میداند. قرآنکریم در کنار دستور به تواصی به حق به تواصی به صبر نیز اشاره میکند و راه رسیدن به حق را بدون صبر میسّر نمیداند، لذا از همگان میخواهد تا یکدیگر را در مسیر حقطلبی و صبرخواهی کمک و یاری رسانند. (یونس المصری، رفیق، الاعجازالاقتصادی للقرآنالکریم/ ۵۵ـ۶۰).
۶٫ ناتوانی اقتصاددانان از توجیه علمی و عملی ربا در طول تاریخ
با اینکه ربا در دین اسلام و نیز سایر ادیان آسمانی تحریم گردیده، اما علمای اقتصاد در قرنهای اخیر تلاش کردند تا به نظریههای متعدد همانند جبران ریسک، رجحان زمانی، هزینه فرصت، رحجان نقد بر نسیه و… آن را توجیه نمایند در حالی که همه این نظریات ناکافی بوده و در برخی موارد کاملاً مردود است. این امر از اعجازهای اقتصادی قرآن کریم است که حقایق آن قابل کتمان نبوده و پیشبینیهای آن در خصوص ربا محقق شده است و شاید مشکلات و گرفتاریهایی که جهان امروز از آن رنج میبرد و موجهای متعددی که از اضطراب و تزلزل و نابودی و هلاکت و جنگها و فتنهها دنیا را فرا گرفته است ناشی از آزادسازی ربا و دیگر محرماتی باشد که خداوند از آنان پرهیز داده است. (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/ ۶۱ـ۶۵).
۷٫ اشاره به اصل ترجیح زمانی در قرآن کریم
خداوند در قرآنکریم در آیات متعددی به فطرت و طبیعت انسانی توجه مینماید که از جمله ویژگیهای آن، ترجیح زمان حال بر مستقبل و ترجیح نقد بر نسیه میباشد و به همین منظور خداوند ثوابهای روز قیامت را چند برابر مینماید تا انسانها در اختیار خود به سمت آینده سوق یافته و زمان حال را صرفاً مدنظر قرار ندهند (إِنَّ هَؤُلَاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا)؛ «در حقیقت، اینان (زندگى دنیاى) شتابان را دوست دارند، و روز گرانبار (قیامت) را پشت سرشان رها مىکنند»، (انسان/۲۷) (کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ…)؛ «هرگز چنین نیست (که شما کافران مىپندارید)؛ بلکه (دنیاى) شتابان را دوست مىدارید و آخرت را رها مىکنید»، (قیامت/۲۰ و۲۱) (وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى…)؛ «در حالى که آخرت بهتر و پایدارتر است»، (اعلی/۱۷).
این مبنا یعنی ترجیح زمانی (Time Preference) یا ارزش زمانی در علم اقتصاد امروز، مبدء مهم است و به همین منظور ارزش زمانی پول (Time Value Money)از دغدغههای جدی اقتصاددانان است (یونسالمصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۷۱ـ۷۵).
۸ . ملاحظه جدیدی در مصارف زکات (عاملین علیها)
۹٫ توجه به فرض ثابت بودن سایر شرایط در قرآن کریم
خداوند در آیه شریفه (… یُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ …)؛ «… یک پایهاى و غیر یک پایهاى [قرار داد،] که با یک آب سیراب مىشوند و [با این حال،] برخى از آنها را در میوهها، بر برخى [دیگر] برترى مىدهیم…»، (رعد/ ۴) با ثابت گرفتن آب، تأثیر عوامل دیگر را بر حسب تغییر در نوع محصولات و میوهها نشان داده است. امروزه در علم اقتصاد در تحلیل هر متغیری لازم است روشن شود تا چه عوامل و عناصری در این متغیر مؤثرند و نسبت و میزان تأثیر هر عاملی هم بررسی شود. در تعیین شناخت میزان تأثیر هر عامل باید سایر عوامل را ثابت فرض کرد و با این فرض به تبیین میزان تأثیر خالص هر اثر پرداخت(یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/ ۷۹ـ۸۱).
۱۰٫ اشاره به مزیتهای نسبی
قرآنکریم هم به مزیتهای نسبی بین سرزمینها و بین انسانها اشاره مینماید. خداوند هر سرزمین و منطقهای را حاوی محصولات و قابلیتهای خاصی معرفی میکند (… وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا…)؛ «… در حالىکه براى درخواست کنندگان یکسان است…»، (فصلت/۱۰) و انسانها را نیز در بهرهمندی از معیشتها و ارزاق، متنوع معرفی مینماید (… نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا …) (زخرف/ ۳۲) خداوند دامنه این تنوع را به مردان و زنان هم کشانده و آنان را هم متفاوت میداند (الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ…)؛ «مردان، [مایه] پایدارى زناناند؛ به خاطر آنکه خدا برخى از آنان را بر برخى [دیگر] برترى داد، و به خاطر آنچه از اموالشان (در مورد زنان) هزینه مىکنند…»، (نساء/۳۴) و هر کدام را دارای نصیب و بهرهای دانسته و از حسادت ورزیدن و زیادهخواهی نسبت به یکدیگر پرهیزشان میدهد. (وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)؛ «و آنچه را خدا به سبب آن، برخى از شما را بر برخى [ دیگر ] برترى داده، آرزو نکنید. براى مردان از آنچه کسب کردهاند، بهرهاى است و براى زنان [نیز ] از آنچه کسب کردهاند، بهرهاى است؛ و خدا را از (ناحیهى بخشش و) فضلش درخواست کنید، که خدا به هر چیزى داناست»، (نساء/۳۲).
خداوند در این قبیل آیات، به وجود تفاوت بین انسانها، جنسیتها و سرزمینها اشاره کرده و همین امر را موجب برقراری ارتباط و تعامل میداند و از مردم به ویژه مسلمانان میخواهد که از این اختلافها برای پیشرفت هرچه بیشتر خود بهره گیرند، گو اینکه هر انسانی به طریقه، شیوه و ذوق خود عمل کرده و شاکله هر انسانی برای نوع خاصی از عمل در رفتار مناسبتر است. (قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ …)؛ «بگو: همه طبق (روش و خُلق و خوى) خویش عمل مىکنند…»، (اسراء/۸۴) (یونسالمصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/ ۸۵ ـ۹۱).
۱۱٫ اصل توزیع ریسکها و نچیدن همه تخم مرغها در سبد واحد
خداوند در داستان حضرت یوسف(ع) به توصیه حضرت یعقوب به فرزندان خود اشاره میکند که همگی از یک در وارد نشوند. (وَقَالَ یَا بَنِیَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ …)؛ «و گفت: «اى پسران من! از یک در وارد نشوید و از درهاى مختلف وارد شوید؛ و هیچ چیزى را که از طرف خدا (حتمى شده) است از شما دفع نمىکنم …»، (یوسف/۶۸ـ۶۷)، (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۹۲ـ۹۳).
۱۲٫ اصل توزیع مجدد سرمایه و درآمد
خداوند از سویی تفاوت بین غنی و فقیر را طبیعی و ذاتی دانسته و آن را از سنتهای الهی میداند: (وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ)؛ «و خدا برخى از شما را در روزى، بر برخى [دیگر] برترى داد»، (نحل/۷۱) (انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ)؛ «بنگر چگونه برخى آنان را بر برخى [دیگر] برترى دادیم»، (اسراء/۲۱) اما از سوی دیگر تفاوت فاحش بین غنی و فقیر را در طغیان و سرکشی دانسته و انسانها را از آن بر حذر میدارد. (کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى)؛ «هرگز چنین نیست؛ قطعاً انسان طغیان مىکند؛ به خاطر اینکه خود را توانگر دید»، (علق/ ۶و۷) (وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ)؛ «و اگر (برفرض) خدا روزى را بر بندگانش گسترده مىساخت، حتماً، در زمین ستم مىکردند»، (شوری/ ۲۷) لذا به توزیع مجدد ثروت به عنوان یکی از ابزارهای مانع از چرخش سرمایه بین اغنیاء میپردازد تا از این طریق ثروت در همه سطوح اقتصادی به چرخش درآمده و همه گروههای اقتصادی نقش خود را در اقتصاد ایفا نمایند و از ظلم و سرکشی و طغیان ناشی از ثروتهای بیحد از سوی ثروتمندان جلوگیری نماید (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۹۴ـ۱۰۲).
۱۳٫ ارتباط دنیای مادی با رفتار و کردار انسانها
سید قطب معتقد است که آیه (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ)؛ «به خاطر دستاورد مردم، تباهى در خشکى و دریا آشکارشد؛ تا (سزاى) بعضى از آنچه انجام دادهاند را به آنان بچشاند؛ باشد که آنان بازگردند»، (روم/۴۱) نشان میدهد که احوال زندگی و شرایط آن با اعمال انسانها ارتباط دارد و فساد در عقیده و عمل به فساد در زمین منجر میشود. (فی ظلال القرآن، ۲۱/۲۷۷۳). فساد در زندگی انسانها به فساد اداری و اخلاقی منجر شده که آن نیز در پی خود، انواع آلودگیها و مشکلات را در آب و هوا و غذا و فضا ایجاد میکنند (ر.ک: یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۱۰۴ـ۱۰۸).
۱۴٫ لزوم تخلّق به اسماء الهی از جمله صفت حاسب
خداوند در قرآن به حسابگری خود نسبت به همه آنچه در عالم میگذرد اشاره دارد از جمله: سرعت در محاسبه (… وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ)، (انعام/۶۲) (… وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ)، (بقره/۲۰۲) صدق در محاسبه (هَذَا کِتَابُنَا یَنطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ)، (جاثیه/۲۹) انعطاف در حسابگری متناسب با مخاطب (… فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِیدًا …)، (طلاق/۸) (فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا)، (انشقاق/۸).بدیهی است که خداوند نیز میپسندد که بندگانش اینگونه با دیگران محاسبه کرده و به صفتهای الهی متخلق شوند (یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم/۱۰۹-۱۱۲).
منابع
۱٫ ابنفارس، احمد، معجم مقاییساللغة، نشر دارالکتب اسلامیة، بیروت، ۱۴۲۰ق، چاپ سوم.
۲٫ بلاغى، محمدجواد، آلاءالرحمن فی تفسیرالقرآن، دار احیاء التراث العربى، بیروت.
۳٫ تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد.
۴٫ خورشید احمد، مطالعاتی در اقتصاد اسلامی، مقاله دکتر انس زرقاء.
۵٫ خویی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، المطبعة العلمیة، قم، ۱۳۹۴ ق.
۶٫ دادگر، یدالله، نگرشی بر اقتصاد اسلامی، پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۸٫
۷٫ رافعی، مصطفی صادق، اعجاز القرآن و بلاغت محمد(ص)، ترجمه عبدالحسین ابن الدین، بنیاد قرآن، ۱۳۶۱ ش.
۸٫ رستم نژاد مهدی و حسینی کوهساری، سید مفید، روششناسی مطالعات اقتصاد اسلامی با تأکید بر مطالعات قرآنی، مجله قرآن و علم، ش چهارم.
۹٫ رضایی اصفهانی، محمدعلی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، انتشارات کتاب مبین،۱۳۸۰، چاپ اول.
۱۰٫ سعیدی روشن، محمدباقر، معجزهشناسی، پژوهشگاه فرهنگو اندیشه اسلامی، پاییز ۱۳۷۹، چاپ اول.
۱۱٫ سیوطی، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، تحقیق، سعید المندوب، لبنان، دار الفکر، اول، ۱۴۱۶ق.
۱۲٫ شاهد، رئیس اعظم، اعجاز قرآن از دیدگاه مستشرقان، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، زمستان ۱۳۸۶، چاپ اول.
۱۳٫ شهید صدر، اقتصادنا، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۵، چاپ اول.
۱۴٫ طباطبائی، سیدمحمدحسین، تفسیرالمیزان فی تفسیرالقرآن، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۹۳ ق.
۱۵٫ طوسی، خواجه نصیر الدین و علامهحلّی، ۱۴۰۷ ق، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم.
۱۶٫ فاضل مقداد، ارشد الطالبین.
۱٫ قطب، محمد، حول التاصیل الاسلامی للعلوم الاجتماعیه، محمد قطب، قاهره، دارالشروق، ۱۴۱۸ق.
۱۸٫ مطهری، مرتضی، مسئله شناخت، صدرا، تهران، ۱۳۷۱، چاپ ششم.
۱۹٫ معرفت، محمد هادی ، التمهید فی علوم القرآن، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.
۲۰٫ منذر تحف، مطالعاتی در اقتصاد اسلامی، مترجم: محمد جواد مهدوی، مشهد، آستان قدس، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۴٫
۲۱٫ نصیر الدین طوسی، محمد بن محمد، تلخیص المحصل.
۲۲٫ نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی، دانشگاه شهید بهشتی، اول، تهران، ۱۳۷۴٫
۲۳٫ هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، اول، قم، ۱۳۷۸٫
۲۴٫ هادوی نیا، علی اصغر، امکان و ضرورت و جایگاه اقتصاد اسلامی با نگرشی تطبیقی بر اقتصاد کلاسیک، اقتصاد اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
۲۵٫ یوسفی، احمد علی، ماهیت ساختار اقتصاد اسلامی، مرکز نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۲۶٫ یونس المصری، رفیق، الاعجاز الاقتصادی للقرآن الکریم، دارالقلم، دمشق، سوریه، ۱۴۲۶ هـ. ۲۰۰۵ م.
منبع: مجله قرآن و علم شماره ۸
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920525000714#sthash.azIJApAv.dpuf